« امروز در شرایطی هستیم که همه‌ی جهان به ایران چشم دوخته‌اند تا ببینند چگونه تفسیری از اسلام به‌ویژه از سوی روشنفکران دینی و متفکران ما ارایه می‌شود؛ چرا که به هر حال سرنوشت جهان و امنیت آن به این مساله بستگی دارد و اسلام در آن حرف اول را می‌زند.»

به گزارش خبرنگار سرویس ادیان و تمدنهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر «احسان شریعتی» که در سمینار بعثت در حسینیه ارشاد با موضوع «بعثت و انقلاب» سخنرانی می‌کرد، با بیان این مطلب، اظهار داشت: از آن‌جا که انقلاب اسلامی از کشور ما آغاز شده است وظیفه داریم درک و بیان تازه‌ای از آن ارایه دهیم؛ چرا که در شرایطی هستیم که از یک سو برخی مدافعان اسلام در مذاهب مختلف از آن دفاعی منفی دارند و هم در این میان عده‌ای به نام آزادی و دموکراسی، مخالف اسلام شده‌اند.

وی افزود: عید یعنی بازگشت به زندگی و نه بازگشت به معنای رجعت به قهقرا. از زمانی که ادیان را به شکل علمی مورد مطالعه قرار دادند، به خصلت مشترکی میان آنها رسیدند. شاخصه‌ی مشترک ادیان توحیدی و سامی در دعوتی بود که به یکتایی و عدالت می‌کردند. می‌گفتند خدا یکی است و همگان در برابر آن برابرند. این دعوت در مسیر رسیدن به عدل مطلوب، طبیعی بود که حاکمان را از زرمندان و زورمندان، در برابر خود یابد.

شریعتی افزود: گروندگان به این پیام نیز عموما محرومان و یا روشنفکرانی که از طبقات بالا می‌بریدند، بودند؛ اما این هدف رهایی‌بخش طبعا از راه تغییر نگاه و دعوت به تعقل و تدبر و نقد و فعل فی‌الارض بوده است.

وی در ادامه با بیان این که در بعثت از یک سو خدا در هستی دخالت می‌کند، اظهار داشت: بعثت به معنای احیا و برگزیدگی است، اما در این گزینش شرط این است که رسول از خودشان باشد و با زبان خودشان برای آنها سخن بگوید. در این بعثت، مبعوث نه از بیرون برانگیخته شده و نه از درون، بلکه راه حل سومی در کار است.

این مدرس فلسفه افزود: در آثار اندیشمندان و صاحب‌نظران، انقلاب با گسست تعریف می‌شود و در آن باید نظمی نو ریخته شود؛ اما وقتی انقلاب خودبنیاد و خود انقلاب هدف ‌شد، به ترور و خشونت می‌انجامد. هگل می‌گوید انقلاب فرانسه به این دلیل به خشونت انجامید که پیش از اصلاح سیاسی و انقلاب سیاسی، انقلاب دینی رخ نداده بود؛ اما در آلمان انقلاب به خشونت منجر نشد.

فرزند دکتر شریعتی تصریح کرد: بعثت به معنای مدرن، نه انقلاب است، نه اصلاح؛ چرا که گسست رادیکال و خشونت‌آمیز با گذشته را با خود به همراه ندارد و به شکل ریشه‌یی نیز گسستی با گذشته ایجاد نمی‌کند؛ از این نظر نمی‌توان گفت که اسلام به معنای رفرم است، بلکه محتوای انقلابی دارد. روش بعثت همان تحول کیفی در محتوا و اصلاح در فرم‌ها است.

وی در ادامه با بیان این‌که باید تعریفی دقیق از مفاهیم داشته باشیم، افزود: امروز با توجه به شبهاتی که در دهه‌های گذشته به وجود آمده، نیاز داریم پیش از این‌که به بازسازی بپردازیم، به ساختارگشایی هر واژه توجه کنیم.

شریعتی ادامه داد: جوهر و محتوای بعثت، نوعی از سخن است؛ سخنی که احیا می‌کند، سخنی که در واقعیت ریشه دارد. کلمه‌ی طیبه‌ای که ریشه‌اش در زمین و شاخه‌هایش در آسمان است. به قول یکی از اندیشمندان، عقل قرآنی، نوشتارمحور است، برعکس عقل غربی که گفتارمحور است. از آفرینش شروع می‌کند و به نوشتار و تعلیم انسان با قلم می‌انجامد.

وی تصریح کرد: سخنی که در خاک و واقعیت ریشه دارد، دردمند است و ملتی را زنده می‌کند. قرآن سخنی نو است که احیا می‌کند.

این مدرس دانشگاه هم‌چنین با طرح این پرسش که در عصر خاتمیت چگونه باید راه انبیا را ادامه دهیم؟ گفت: باید بپرسیم جوهره‌ی راه انبیاء چگونه باید تداوم یابد. در این دوران به عنوان روشنفکر با علم سر و کار داریم. در عصر غیبت و خاتمیت که شاهد انقطاع وحی قومی هستیم، دعوت به بعثت باید همان دعوت قرآن به آگاهی معنوی، عرفانی و دینی باشد.

وی ادامه داد: اسلام در قرآن یک هویت نیست، بلکه یک حقیقت است. اما ما آن را به عنوان هویت خود تعریف کرده‌ایم. خود قرآن دعوت می‌کند به این‌که ما بینش برشی داشته باشیم و به جوهر حقیقی ادیان پی ببریم. آن زمان به رودخانه‌ای جاری به نام اسلام می‌رسیم.

فرزند دکتر شریعتی در پایان یادآور شد: منشأ زبان، صدا نیست، سکوت است؛ همان‌طور که می‌گویند وقتی قرآن قرائت می‌شود، باید سکوت کرد. این روش و بینش عقلانیست.